خسته ام ازمردم!!!!!!

یه آدماهی هستن می‌خندن ! زیاد هم می‌خندند ! اما . . .
حرف‌ هاشون ، غم‌هاشون ، مشکلاتشون
این‌ ها چیزهایی ست که می‌ ریزه توی دلش و دَرَش رو هم دو قفله می‌ کنه !
کسی رو هم راه نمیده اون تو !
نمیزاره بفهمید که اون تو چه خبره !
و شما هیچ وقت درکش نمی‌کنید ، چون بلد نیست منت بزاره . . .

——————————————————

می روم اما چمدانم را نمی برم . . .
سنگین است روزهایی که بی تو زندگی کرده ام !

——————————————————

کشتی هایم غرق نشده !
اما در هیچ بندری کسی به انتظار برگشتنم نیست . . .

——————————————————

اشتراک من و دریا دلشوره هایی ست که درونمان موج میزند اما هیچکدام تو را نمک گیر نکرد !

——————————————————

فکر نکن که به پایت می نشینم . . .
بلند میشوم ، آرام چرخی میزنم و مطمئن میشوم که نیستی
بعد برمیگردم سَرِ جایم ، سرم را میگذارم روی زمین و می میرم !

——————————————————

ﺭﻭﺯ ﻫﻤﻮﻥ ﺭﻭﺯِ ﺍﻣﺎ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭِ ﺩﯾﮕﺴﺖ !

——————————————————

گاهی سر می چرخانم و به گذشته نگاه میکنم !
چقدر خستگی پشت سرم جا مانده . . .

——————————————————

” دستگاه مشترک مورد نظر خاموش است ”
داغونترین جمله دنیاست . . .
هیشکی تا آخرشو گوش نمیده !
اینایی که گوش میدن خیلی خسته ان ؛ به اینا کاری نداشته باشید !

——————————————————

میگن زندگی کوتاهه پس بگذر ، ببخش و بخند !
ما که گذشتیم ، بخشیدیم ولی نتونستیم بخندیم . . .

——————————————————

دنیای اطرافمان را با “ پرده ی سینما ” اشتباه گرفته ایم !
یکی فراموش میشود !
یکی خاموش میشود !
یکی میمیرد . . .
و ما تماشا میکنیم !

——————————————————

چقد دردناکه آچار فرانسه همه باشی ولی خودت گره های کور زندگیت رو به زور دندونات باز کنی . . 

——————————————————

گول دنیا را مخور . . . !
ماهیان شهر ما از کوسه ها وحشی ترند !
بره های این حوالی گرگ ها را میدرند !
سایه از سایه هراسان در میان کوچه ها !
زنده ها هم آبروی مردگان را میبرند !

——————————————————

ترسم از آن است که آنقدر پیر شوم که دندانی برای روی جگر گذاشتن نداشته باشم !

——————————————————

این روزها دچار سر گیجه‌ام !
تلخ تر از تلخ !
زود می رنجم !
انگار گمشده‌ام !
حتی گاهی می‌ ترسم !
چه اعتراف بدی !

——————————————————

شاید لحظه کوچ به من نزدیک شده !
دلم هوای سردی غربت دارد . . .

——————————————————

به آیینه نگاه میکنم
لبخند میزنم ، لبخند نمیزند . . .
.
——————————————————

گاهی برای او
چیزهایی می نویسی ، بعد پاک می کنی !
پاک می کنی !
او هیچ یک از حرف های تو را نمی خواند !
اما تو تمام حرف هایت را گفته ای
——————————————————

آرزوهایم را گذاشتم در ” کوزه ”
با ” آبش ” قرص های اعصابم را میخورم . . .

——————————————————

بعد از مردنم سرم را جدا کنید و بگذارید روی شانه ام !
شانه ای که سر می خواست ، سری که شانه میخواست . . .
هر دو را به آرزویشان برسانید !

——————————————————

” زیادی ” دوستت داشتم !
میدانی اشتباه از کجاست ؟!
از تو نیست !
اشتباه از ” من ” است . . .
هر جا رنجیدم به رویت نیاوردم !
” لبخند ” زدم !
فکر کردی درد نداد ، ” محکم تر ” زدی . . .

——————————————————

زورم به تو نمی رسد
به جاده التماس می کنم ، برگردد . . .

——————————————————

ﻣﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﻥﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ، ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺩﯾﺪ ﻭ ﻣُﺮﺩﻥ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ !

——————————————————

این روزا توپ توپم !
اما پنچرِ پنچر !

——————————————————

دنیا !
بازی هایت را سرم درآوردی !
گرفتنی ها را گرفتی !
دادنی ها را ندادی !
حسرت ها را کاشتی !
زخم ها را زدی !
دیگر بس است چون چیزی نمانده ، بگذار بخوابم . . .
محتاج یک خواب بی بیدارم !

——————————————————

گاهی وجود تو را کنار خودم احساس میکنم اما چقدر دلخوشی خوابها کم است ؟!

——————————————————

ﮔﺎﻫﯽ ﻣﻌﺸﻮﻕ ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﻋﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﺪ
ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺰﺩکتر میشوی ، ﺩﻭﺭﺗﺮ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ می ﺭﺳﺪ
ﻫﺮﭼﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ اش ﺑﯿﺸﺘﺮ می ﺷﻮﺩ ، ﺑﺰﺭﮒ تر ﺑﻪ ﻧﻈﺮ می ﺭﺳﺪ
ﭼﺸﻢ ﻣﯽﺑﻨﺪﯼ ، می ﺑﯿﻨﯿَﺶ
ﭼﺸﻢ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ، ﻧﯿﺴﺖ
ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺩﯾﺪﯼ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ ، ﺻﻤﯿﻤﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺗﺴﻠﯿﺖ ﺑﮕﻮ !

——————————————————
دلتنگی

تنها نصیب من بود

از تمام زیبایی هایت

——————————————————

تو این دنیا تو این عالم

میون این همه آدم

ببین من دل به کی دادم

به اون کس که نمی خوادم

دلم شیشه دلش سنگه

واسه سنگش دلم تنگه

——————————————————

برنگرد

که بر نمی گردی تو هیچوقت

نمی خواهمم داشته باشمت نترس فقط بیا

در خزان خواسته هام کمی قدم بزن تا ببینمت

دلم برای راه رفتنت تنگ شده است

——————————————————

میخوام که عاشقت بشم

گل شقایقت بشم

دلم واست تنگ شده بود

گفتم مزاحمت بشم

——————————————————

میان عابران تنهاتر از من هیچ کس نیست

کسى اینجا به فکر این غریبه در قفس نیست

دلم امشب براى خنده هایت تنگ تنگست

فقط در دست هاى گرم تو مردن قشنگست.

——————————————————

ما که همسایه ی اشکیم ولی با دل تنگ

گر لبی خنده زند یاد شما می افتیم

——————————————————

نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

رفت و برگشت سراسیمه که دنیا تنگ است

——————————————————

من به دلتنگی شب های ملول

و تهی مانده خود از شادی

ذهنم از خاطرها سرشار

من به تنهایی خویش و به تنهایی باغ

و به یک معجزه می اندیشم

——————————————————

شکر خدائی را که هستی را با مرگ ، دوستی را یک رنگ

زندگی را با رنگ ، عشق را رنگارنگ ، رنگین کمان را هفت رنگ

شاپرک را صد رنگ ، و مرا دلتنگ تو آفرید

——————————————————

نمی دانم از دلتنگی عاشقترم یا از عاشقی دلتنگ تر

فقط می دانم در آغوش منی ، بی آنکه باشی

و رفتی بی آنکه نباشی
.
——————————————————

عشق یعنی با چشم بسته کسی را دیدن

و از بین همه آدم دلتنگ یک نفر شدن

——————————————————

ای که از تازگی زخم دلم باخبری

یا که از قصه ی دلتنگی من باخبری

مثل مهتاب که از خاطره ی شب می گذری

هرشب آهسته از آفاق دلم می گذری

——————————————————

از این به بعد تو زندگیم همه چیز پَر

روزای بی تو پر دلتنگی هام پر شکستن دل پر

جز تو همه چیز پر نازنینم فقط تو نپر

——————————————————

ساز گل های دلم آهنگ توست

حس نکردی یک نفر دلتنگ توست؟

——————————————————

نه به اون عشقو امیدو آرزو

نه به این جنگ و جدال و گفتگو

نه به اون گریه و دوست دارمو دلتنگی

نه به این خنده و این نفرت و این دلزدگی

نه به دلبستگی هات نه به این خستگیات!

——————————————————

کاش تو ی فصلای زشت سرنوشت یکی این دلتنگیامو می نوشت

یکی از دستای سرد آرزو گرمی دستای عشق و می گرفت

یکی که سکوت تنهاییم رو با صدای ساز شکستش بشکنه

یکی که تو قاب خالی دلم نقش زیبای خدا رو بکشه

دلتنگی همیشه از ندیدن نیست

لحظه های دیدار با همه ی زیبایی گاه پر از دلتنگیست

——————————————————

اگه چشمات تر شد

اگه دلت تنگ شد

اگه دیگه نبود کسی

امید و هم نفسی

بدون که هست اینجا کسی

که تو واسش همه کسی
.
——————————————————

می گن دلتنگی قشنگ ترین هدیه ی عشقه

حالا من با این هدیه ی قشنگ تو چی کار کنم؟

——————————————————

تو هرگز دلتنگی چشمانم را ندیدی

و تصویر خاموشی قلبم را در روشنای آرزوهایت

دیگر انتظارت را به انتظار نخواهم نشست

برو مسافر جاده قدم های تو را دلتنگ است

——————————————————

روزهای خوب باهم بودنمان گذشت

دلم تنگ است برای آن لحظه های شیرین با هم بودنمان !

دلم برای گرفتن آن دستان مهربانت

بوسه بر روی گونه زیبایت تنگ شده است

کاش دوباره آن روزهای شیرین عاشقی مان تکرار می شد

——————————————————

اونائی که ما عاشقشون هستیم هیچ وقت از ما دور نمی شوند

هر روز کنار ما راه می روند اما دیده نمی شوند … شنیده نمی شوند

و هنوز نزدیک و هنوز عاشق

هنوز دلتنگ و خیلی عزیز . . .

——————————————————

همواره تنهاییم

در این نفس تنگی

در قلب یک بن بست

مدهوش دلتنگی

——————————————————

سه شاخه گل برات می فرستم

یکی از طرف خداوند که نگهدارت باشه

دومی از طرف دلمه که دوستت داره

و سومی از طرف چشامه که دلتنگ دیدارت شده

——————————————————

دلم ز دست زمانه بسی تنگ است

چه کنم که کار دنیا فقط نیرنگ است

نیرنگهای دنیا هزار و یک رنگ است

خدا کند شود پیدا دلی که با دل من یک رنگ است

هر چند که دلتنگ تر از تنگ بلورم

با کوه غمت سنگ تر از سنگ صبورم

یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است

تنها سر مویی ز سر موی تو دورم

——————————————————

داشتم اشک هایم را روی نامه ای عاشقانه با قطره چکان جعل می کردم

خاطرم آمد شاید دلتنگ خنده هایم باشی

ببخش اگر این روز ها عشق با گریستن اثبات می شود

——————————————————

خدایا دلم گرفته

میان این همه آرزوها

دلتنگ ترین بنده ات را دریاب

——————————————————

دلتنگ خنده های بهارانت در کوچه خزان زده دلم

نگاه مهربانت را به انتظار نشسته ام

یک شب از کوچه خیالم بگذر شاید

عطر گیسویت خواب پریشانم را التیام ببخشد

 

 

نوشته شده در یک شنبه 30 آذر 1398برچسب:حرف دلمه نه منطقم!!!!!,ساعت 16:34 توسط javad A| |

تنها شدم با فکر تو امشب ببین چه حالیم
دلشورم از نبودنت از هرچی حسه خالیم
دستام که یخ زده ببین رنگ از رخم پریده باز
یه حسی توی دل من میگه با تنهاییت بساز
تو این خیابون شلوغ پی تو میگرده دلم
کجای شهری ببینی اشوب به پا شد تو دلم
هر لحظه دور میشی ازم درگیر خاطراتتم
یه قولی پیش من بزار که تا ابد کنارتم

   که تا ابد کنارتم ...

نوشته شده در شنبه 1 فروردين 1394برچسب:http://mohammadreza-text,blogfa,com/,ساعت 19:17 توسط javad A| |

✘سال93داری میری...✘

بـــــــــرو...✘

اما حـــــــــرفامو بشنو وبرو✘

یه شـــــــــبایی اصلا نگذشــــــــت✘

اما من ازش گذشتــــــــــم✘

یه شبایی هم بد گذشـــــــــــت..✘

سخـــــــــــــت گذشـــــــــــت..✘

با درد گذشــــــــــتت..✘

یه شــــــبایی داد زدم اما جز دلم هیچکس صدامو نشنیـــــــــد..✘

یه شبایی همه چی بود الا اونی که باید بــــــــود!✘

یه شبــــــــایی هوا عجیب دونفره بود اما همون شبا من بودمو تنهاییم...✘

یه شبایی نفسم برید از این همه بغــــــــــض✘

یه شبایی نفس کم اوردم✘

اما دوام اوردم...✘

یه روزایی فـــــــقط زنـــــــده بودم..✘

زندگی نکــــــــــردم✘

یه شبایی هم زنـــــــده نبودم فقــــــط بــــــــودم!✘

همیــــــــن...✘

✘93حالا بــــــــرو...✘

نوشته شده در شنبه 1 فروردين 1394برچسب:http://mohammadreza-text,blogfa,com/,ساعت 19:11 توسط javad A| |

رفته ای؟ به درک… هنوز هم بهترین ها برایم وجود دارند من دنبال کسی خواهم رفت که مرا به خاطر خودم بخواهد نه زاپاسی برای بازیچه بودن و گذراندن وقت...

 

 

 

نعره ی هیچ شیری خانه چوبی را خراب نمیکند من از سکوت موریانه میترسم

 

 

 

دلم میخواد فریاد بزنم بگم : من مترسک خاطرات تو نیستم ، درست مثل دیوانه ای که اصرار دارد بگوید : من دیوانه نیستم !
راستی ! گفته بودم ؟ “من دیوانه نیستم

نوشته شده در پنج شنبه 9 بهمن 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 1:19 توسط javad A| |

یکــــــــــ بار که تنــــــــــها بمانی

 

یکــــــــــ بار که بشکنـــد دلتــــــــــ

 

غرورتــــــــــ

 

اعتمادتــــــــــ

 

همین یکــــــــــ بار کافیســـت

 

تا یکــــــــــ عمـــر

 

از پشتــــــــــ نگاهـــی ترک خورده به آدمهــا بنگری ...!

 

همین یكــــــــــ بار كافیســـت

 

تا دیگر هیــچ نگاهــــــــــی دلتــــــــــ را نلرزانـــد ...

نوشته شده در پنج شنبه 9 بهمن 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 1:9 توسط javad A| |

  براي تو مي نويسم...
براي تويي كه تنهايي هايم پر از ياد توست
براي تويي كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست
براي تويي كه احساسم از آن وجود توست
برای تو که میدانی زیبا ترین هدیه تولدم هستی
براي تويي كه تمام هستي ام در عشق تو غرق شد
براي تويي كه چشمانم هميشه به راه تو دوخته است
براي تويي كه مرا مجذوب قلب و احساس پاك خود كردي
براي تويي كه وجودم را محو وجود خود كردي
براي تويي كه هر لحظه دوري ات برايم مثل يک قرن است
براي تويي كه سـكوتـت سخت ترين شكنجه من است..

نوشته شده در چهار شنبه 8 بهمن 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 23:45 توسط javad A| |

قافیه به قافیه باختم

 

 برگ به برگ

 

 واژه به واژه

 

  و اینک تنها داشته من

 

 حس تلخ نداشته هایی است

 

 که شعر نمی شود ، اما

 

 آوار می شود ، اتاق بی در و پیکر را ...

 

 چقدر خوب است که دلتنگم

 

 چقدر خوب است که چیزی ندارم تا از  دست بدهم

 

 چقدر خوب است که بغض دارم

 

 من نه شاعرم و

 

 نه هوس دارم به شروع دردهای دوباره

 

 اما بد باختم ، بد

 

 من به حس جنونی باختم که باورم بود ...

 

 زیر هم نوشتن این واژه ها دلیل بر شعر نیست

 

 دلیلش واژه هایی است که به هم ربط ندارند ، اما

 

 هر کدام از یک درد حرف میزنند ...

 

  " من به زیادی عشق باختم  "

 

 واژه های من از آن جهت معمولیست

 

 که من معمولی ترین عاشق بودم

 

 همین ...

 

 فقط این را از من داشته باش :

 

 مجنون عشق تو شدن

 

 تنها چیزی است که من را به من می رساند

 

 تنها چیزی است که ماندگارم می کند ...

نوشته شده در چهار شنبه 8 بهمن 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 12:55 توسط javad A| |

خدایا خسته ام ... از این زندگی ... از این دنیای به ظاهر زیبا ...

از این مردم که به ظاهر صادق و با وفا ...

خسته ام ... از دوری ...از درد انتظار از این بیماری نا علاج خسته ام

از این همه دروغ و نیرنگ خسته ام ...

آری پروردگارم از این دنیا خسته ام از آدم هایش

از دروغ هایش از نیرنگ هایش خسته ام ...

پس کو صداقت و محبت چرا اندکی محبت در میان دل مردم نیست چرا قطره ای از

عشق در چشمان بنده هایت نیست همش دروغ پیدا است همش نیرنگ پیدا است ...

دیگر دست محبتی در میان مردم نیست

دیگر عشقی پاک و مقدس در میان مردم نیست سفره ی دل مردم همش دروغ

است ... به ظاهر پاک و صادقانه است ... ای خدایم ای معبودم خسته ام ... کو

زندگی پاک و مقدسانه ... کو دست عشق و محبت ... کو سفره ی وفا و

صداقت ...همه رفته اند و نیرنگ مانده است من خسته ام ...از این همه

بی وفایی ...از این همه درد انتظار ...از این همه حسرت ... از این همه اشک ... از این

همه ناله و فغان ... خسته ام ... آری ... خسته ام ... از دست خودم خسته ام از

دست این زندگی که برایم سیاه بختی آورده است خسته ام ...

از دست همه خسته ام...

از دست روزگار بی معرفت از دست  مردم بی معرفت ... ای خدایم دیگر از

زندگی سیرم ... از خودم سیرم ... از دنیا سیرم... ای خدایم گوش کن صدایم ...

من خسته ام...

خدایا کمکم کن خیلی وقته تنهام

 

نوشته شده در یک شنبه 5 بهمن 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 19:53 توسط javad A| |

این روزها دلم اصرار دارد فریاد بزند . . .

اما . . .

من جلوی دهانش را میگیرم

وقتی میدانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!!!!

این روزها من . . .

خدای سکوت شده ام

خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا خط خطی نشود . . .!!!

آرزوی خیلی ها بودم اما اسیر قدر نشناسی یک نفر شدم . . .!!!!!!!!!!!!
 
نوشته شده در دو شنبه 29 دی 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 23:53 توسط javad A| |

 

تا خانه چشمانت راهی نیست ، وقتی که نگاهت را از من دریغ میکنی ... چه بگویم

وقتی که نه تنها چشم هایت را ، بلکه دریچه قلبت را برویم بسته ای ...

اما...

بدان همیشه پشت پنجره "خیالم" برای چشمهایت چون چلچراغی میدرخشد...

بگذار در وجود تو گم شوم و تودر جستجوی من آهسته مرا بخوانی...

و مرا در قلبت پیدا کنی!!!

نوشته شده در دو شنبه 29 دی 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 23:36 توسط javad A| |

سلام مهربونم ،میدونم بنده خوبی نیستم،میدونم تنهام نذاشتی

میدونم با وجود گناهایی که داشتم همیشه مراقبم بودی

خدا جونم باز هم تنهام نذار،کنارم باش

الان بیشتر از قبل ازت انتظار دارم،چون به غیر از خودم

باید مراقب یکی دیگه هم باشی که ازم دوره ولی دلم باهاشه

جونم به جونش بنده،بیشتر از خودم یا هر چیز و هر کس دیگه ای دوسش دارم

یکی که به خاطر من غرورشو شکست و کاریو انجام داد

که دوست نداشت،خدا جونم اگه اون طوریش بشه من نمیتونم زنده بمونم

حالا حکمت کاراتو میفهمم کسی که مال من بود و عاشقم

برام فرستادی،قول میدم لیاقتشو داشته باشم

عشقم دوست دارم

خدا جون عاشقتم

نوشته شده در دو شنبه 29 دی 1393برچسب:البته من تنهام این پستم برا عاشقاست,,ساعت 23:28 توسط javad A| |

آموخته ام که خداعشق است

وعشق تنهاخداست

آموخته ام که وقتی ناامیدمی شوم

خداباتمام عظمتش

 عاشقانه انتظارمی کشد دوباره به رحمت او امیدوارشوم

آموخته ام اگرتاکنون به آنچه خواستم نرسیدم

خدابرایم بهترش رادرنظرگرفته

آموخته ام که زندگی دشواراست

ولی من ازاوسخت ترم...

نوشته شده در دو شنبه 29 دی 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 23:21 توسط javad A| |

ایـن روزهــا....
دروغ گفتــــن را خــــــوب یـاد گرفتــــــــــه ام
حــال مـ ــن خــــــــوب است
خــوبِ خــوب
فقـط زیــــاد تا قسمتــی هــــوای دلــ ــم طوفــــانی
همــراه با غبـــارهـای خستگـــــــــــــی ست
و فکـر مـی کنـــم
ایـن روزهـــا...
خــدا هـم از حـــرف هـای تکـــ ــراری مــ ــن خستـــه است
چـه حــس مشتـرکـــی داریــم مــ ــن و خـــدا
او...
از حــرف هـای تکـــ ـــراری مــن خستـــه است
و مـــن...
از تکـــ ــرار غـــــم انگیــز روزهــــایم...

 

نوشته شده در دو شنبه 29 دی 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 23:14 توسط javad A| |

ﺍﺯ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﺘﺮﺱ
ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ ﻫﻴﭻ ﮐﺲ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ
ﭼﻴﺰﻱ ﮐﻪ ﻣﺎﻝ ﺗﻮﺳﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﮕﻴﺮﺩ
ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻧﻴﺎ
ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭼﻴﺰﻱ ﮐﻪ ﻣﺎﻝ ﺗﻮ ﻧﻴﺴﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﺣﻔﻆ ﮐﻨﻨﺪ
ﻫﻤــﻪ ﭼﯿــﺰ ﺳـﺎﺩﻩ ﺍﺳﺘــــــ
ﺯﻧـﺪﮔــﯽ ... ﻋﺸــﻖ ...
ﺩﻭﺳﺘـــــــ ﺩﺍﺷﺘــﻦ ... ﻋـﺎﺩﺗــ ﮐــﺮﺩﻥ ...
ﺭﻓﺘــﻦ ... ﺁﻣــﺪﻥ ...
ﺍﻣــﺎ ﭼﯿــﺰﯼ ﮐـﻪ ﺳــــــﺎﺩﻩ ﻧﯿﺴﺘـــ
ﺑـﺎﻭﺭ ﺍﯾـﻦ ﺳـﺎﺩﻩ ﺑـﻮﺩﻥ ﻫـﺎﺳﺘـــــــــــ ...
ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻣﺎﻧﺪﻥ ...
ﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﯿﺴﺖ !
ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﻫﺠﺪﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﻮﺩ ،
ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺳﯽ ﺳﺎﻟﻪ ...
ﯾﮑﺒﺎﺭ ﭼﻬﻞ ﺳﺎﻟﻪ ...
ﻭ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﺳﺎﻟﻪ ...
ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﻨﯽ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ ،
ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﺑﯽ ﻧﻈﯿﺮ ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ،
ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ،
ﻓﻘﻂ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ...
ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﻋﻤﺮ ﺗﻮ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ،
ﻭ ﻟﺬﺗﻬﺎﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ ...
ﺑﻪ ﺷﺮﻁ ﺁﻧﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﺎﺷﯽ

نوشته شده در دو شنبه 29 دی 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 21:42 توسط javad A| |

براي تو مي نويسم...
براي تويي كه تنهايي هايم پر از ياد توست
براي تويي كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست
براي تويي كه احساسم از آن وجود توست
برای تو که میدانی زیبا ترین هدیه تولدم هستی
براي تويي كه تمام هستي ام در عشق تو غرق شد
براي تويي كه چشمانم هميشه به راه تو دوخته است
براي تويي كه مرا مجذوب قلب و احساس پاك خود كردي
براي تويي كه وجودم را محو وجود خود كردي
براي تويي كه هر لحظه دوري ات برايم مثل يک قرن است
براي تويي كه سـكوتـت سخت ترين شكنجه من است..

 

نوشته شده در دو شنبه 29 دی 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 21:34 توسط javad A| |

قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق

عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست

چه قانون عجیبی! چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی!

که هر بار ستاره های زندگیت را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره کنی

و خود در تنهایی و سکوت با چشمهای خیس از غرور پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی

و خاموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو گشته جدا دل خوش کنی

و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری...

نوشته شده در شنبه 20 دی 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 22:35 توسط javad A| |

چه عاشقانه است این روزهای ابری

چه عاشقانه است قدم زدن زیر باران غم تنهایی

چه عاشقانه است شکفتن گلهای اقاقیا

چه عاشقانه است قدم زدن در سر زمین عشق

و من

چه عاشقانه زیستن را دوست دارم

عاشقانه لا لایی گفتن را دوست دارم

عاشقانه سرودن را دوست دارم

عاشقانه نوشتن را دوست دارم

عاشقانه اشک ریختن را...

دفتر عاشقانه ی من پر از کلمات زیبا در نثار

بهترین و عاشقانه ترین کسانم...

و من

عاشقانه می گریم...

عاشقانه می خندم...

عاشقانه می نویسم...

و در سکوت تنهایی عاشقانه می میرم...

 

نوشته شده در شنبه 20 دی 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 22:25 توسط javad A| |

ﻧﻪ ﺣﻮﺻﻠـــﻪ ﯼ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺩﺍﺷﺘــﻦ ﺩﺍﺭﻡ

ﻧﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫـــــــﻢ ﮐﺴـﯽ ﺩﻭﺳﺘـــــــــﻢ ﺩﺍﺷﺘـﻪ ﺑﺎﺷﺪ

ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﺳـــــَــــﺮﺩﻡ

ﻣﺜـﻞ ﺩی

ﻣﺜـﻞ ﺑﻬﻤـــﻦ

ﻣﺜـﻞ ﺍﺳﻔﻨــــــﺪ

ﻣﺜـﻞ ﺯﻣﺴﺘــــــــﺎﻥ

ﺍﺣﺴــــــﺎﺳـﻢ ﯾـﺦ ﺯﺩﻩ

ﺁﺭﺯﻭﻫـــــــــﺎﯾـﻢ ﻗﻨﺪﯾــــﻞ ﺑﺴﺘــﻪ

ﺍﻣﯿــــــﺪﻡ ﺯﯾــﺮ ﺑﻬﻤــﻦ ِ ﺳــﺮﺩ ِ ﺍﺣﺴــﺎﺳﺎﺗﻢ ﺩﻓــــــــﻦ ﺷـﺪﻩ

ﻧﻪ ﺑﻪ ﺁﻣـــــﺪنی ﺩﻝ ﺧﻮﺷــﻢ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺭﻓﺘـــــنی ﻏﻤﮕﯿــن

ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﭘــُﺮ ﺍﺯ ﺳﮑـــــــــﻮﺗـﻢ

نوشته شده در سه شنبه 16 دی 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 16:28 توسط javad A| |

گاهی باید به دور خود یک دیوار تنهایی کشید

نه برای اینکه دیگران را از خودت دور کنی

 بلکه ببینی چه کسی برای دیدنت دیوار را خراب میکند!

نوشته شده در سه شنبه 16 دی 1393برچسب:دلنوشته پسرک 75,ساعت 16:15 توسط javad A| |

نوشته شده در سه شنبه 16 دی 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 16:4 توسط javad A| |

دختر از دوستت دارم گفتن هر شب پسره خسته شده بود..

یک شب وقتی اس ام اس آمد بدون آن که آنرا باز کند

موبایل را گذاشت زیر بالشش و خوابید

صبح وقت مادر پسره به دختره زنگ زد و گفت: پسرم مرده…

دختره شوکه شد و چشم پر از اشک

بلافاصله سراغ اس ام اس شب گذشته رفت..

پسره نوشته بود… تصادف کردم

با مشکل خودم را رساندم دم در خونتون

لطفا بیا پائین میخوام برای آخرین بار ببینمت…

«خیلی خیلی دوستت دارم»

 

نوشته شده در سه شنبه 9 دی 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 11:46 توسط javad A| |

نوشته شده در شنبه 6 دی 1393برچسب:گریه نکن,روزگار نامرده این گریه رو هم ازت میگیره,,ساعت 23:11 توسط javad A| |

چقدرسخته شبهابااشک به یادکسی بخوابی واون بالبخندبه یادکسی دیگه ای باشه!!!!!!!

نوشته شده در شنبه 6 دی 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 23:5 توسط javad A| |

نوشته شده در شنبه 6 دی 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 23:2 توسط javad A| |

چارلی چاپلین به دخترش نوشت:هرگز چشمانت رابرای کسی که معنی نگاهت را نمی فهمد گریان مکن،قلبت راخالی نگاهدارواگرروزی خواستی کسی را درقلبت جای دهی سعی کن فقط یکنفر باشدوبه اوبگو:توراکمترازازخداوبیششتر ازخودم دوستدارم،زیرابه خدااعتقادوبه تونیازدارم!!

نوشته شده در شنبه 6 دی 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 22:54 توسط javad A| |

به همه لبخند بزن امابا1ننفربخند.همه رودوست داشته باش امابه1نفرعشق بورز.توقلب همه باش اماقلبت مال1نفرباشه.!!

نوشته شده در شنبه 6 دی 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 22:45 توسط javad A| |

نوشته شده در شنبه 6 دی 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 12:36 توسط javad A| |

نوشته شده در شنبه 6 دی 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 12:33 توسط javad A| |

نازنینم!چه کنم باغم دنیاکه چنین کرده غریبم،مگه عشق من حوس بودکه اینقدر خاروذلیلم؟من که عشقم،عشق پاک بود،مثل عشق های خدای،پس چرابایدبسوزم توی این اتش جدای؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نوشته شده در شنبه 6 دی 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 12:10 توسط javad A| |

سلامتی روزی که خلاصه میشم توپنج کلمه:پشت سر مرده حرف نزنید.!

نوشته شده در شنبه 6 دی 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 11:37 توسط javad A| |



قالب جدید وبسایت الون بوی 76