خسته ام ازمردم!!!!!!

رفته ای؟ به درک… هنوز هم بهترین ها برایم وجود دارند من دنبال کسی خواهم رفت که مرا به خاطر خودم بخواهد نه زاپاسی برای بازیچه بودن و گذراندن وقت...

 

 

 

نعره ی هیچ شیری خانه چوبی را خراب نمیکند من از سکوت موریانه میترسم

 

 

 

دلم میخواد فریاد بزنم بگم : من مترسک خاطرات تو نیستم ، درست مثل دیوانه ای که اصرار دارد بگوید : من دیوانه نیستم !
راستی ! گفته بودم ؟ “من دیوانه نیستم

نوشته شده در پنج شنبه 9 بهمن 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 1:19 توسط javad A| |

یکــــــــــ بار که تنــــــــــها بمانی

 

یکــــــــــ بار که بشکنـــد دلتــــــــــ

 

غرورتــــــــــ

 

اعتمادتــــــــــ

 

همین یکــــــــــ بار کافیســـت

 

تا یکــــــــــ عمـــر

 

از پشتــــــــــ نگاهـــی ترک خورده به آدمهــا بنگری ...!

 

همین یكــــــــــ بار كافیســـت

 

تا دیگر هیــچ نگاهــــــــــی دلتــــــــــ را نلرزانـــد ...

نوشته شده در پنج شنبه 9 بهمن 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 1:9 توسط javad A| |

  براي تو مي نويسم...
براي تويي كه تنهايي هايم پر از ياد توست
براي تويي كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست
براي تويي كه احساسم از آن وجود توست
برای تو که میدانی زیبا ترین هدیه تولدم هستی
براي تويي كه تمام هستي ام در عشق تو غرق شد
براي تويي كه چشمانم هميشه به راه تو دوخته است
براي تويي كه مرا مجذوب قلب و احساس پاك خود كردي
براي تويي كه وجودم را محو وجود خود كردي
براي تويي كه هر لحظه دوري ات برايم مثل يک قرن است
براي تويي كه سـكوتـت سخت ترين شكنجه من است..

نوشته شده در چهار شنبه 8 بهمن 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 23:45 توسط javad A| |

قافیه به قافیه باختم

 

 برگ به برگ

 

 واژه به واژه

 

  و اینک تنها داشته من

 

 حس تلخ نداشته هایی است

 

 که شعر نمی شود ، اما

 

 آوار می شود ، اتاق بی در و پیکر را ...

 

 چقدر خوب است که دلتنگم

 

 چقدر خوب است که چیزی ندارم تا از  دست بدهم

 

 چقدر خوب است که بغض دارم

 

 من نه شاعرم و

 

 نه هوس دارم به شروع دردهای دوباره

 

 اما بد باختم ، بد

 

 من به حس جنونی باختم که باورم بود ...

 

 زیر هم نوشتن این واژه ها دلیل بر شعر نیست

 

 دلیلش واژه هایی است که به هم ربط ندارند ، اما

 

 هر کدام از یک درد حرف میزنند ...

 

  " من به زیادی عشق باختم  "

 

 واژه های من از آن جهت معمولیست

 

 که من معمولی ترین عاشق بودم

 

 همین ...

 

 فقط این را از من داشته باش :

 

 مجنون عشق تو شدن

 

 تنها چیزی است که من را به من می رساند

 

 تنها چیزی است که ماندگارم می کند ...

نوشته شده در چهار شنبه 8 بهمن 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 12:55 توسط javad A| |

خدایا خسته ام ... از این زندگی ... از این دنیای به ظاهر زیبا ...

از این مردم که به ظاهر صادق و با وفا ...

خسته ام ... از دوری ...از درد انتظار از این بیماری نا علاج خسته ام

از این همه دروغ و نیرنگ خسته ام ...

آری پروردگارم از این دنیا خسته ام از آدم هایش

از دروغ هایش از نیرنگ هایش خسته ام ...

پس کو صداقت و محبت چرا اندکی محبت در میان دل مردم نیست چرا قطره ای از

عشق در چشمان بنده هایت نیست همش دروغ پیدا است همش نیرنگ پیدا است ...

دیگر دست محبتی در میان مردم نیست

دیگر عشقی پاک و مقدس در میان مردم نیست سفره ی دل مردم همش دروغ

است ... به ظاهر پاک و صادقانه است ... ای خدایم ای معبودم خسته ام ... کو

زندگی پاک و مقدسانه ... کو دست عشق و محبت ... کو سفره ی وفا و

صداقت ...همه رفته اند و نیرنگ مانده است من خسته ام ...از این همه

بی وفایی ...از این همه درد انتظار ...از این همه حسرت ... از این همه اشک ... از این

همه ناله و فغان ... خسته ام ... آری ... خسته ام ... از دست خودم خسته ام از

دست این زندگی که برایم سیاه بختی آورده است خسته ام ...

از دست همه خسته ام...

از دست روزگار بی معرفت از دست  مردم بی معرفت ... ای خدایم دیگر از

زندگی سیرم ... از خودم سیرم ... از دنیا سیرم... ای خدایم گوش کن صدایم ...

من خسته ام...

خدایا کمکم کن خیلی وقته تنهام

 

نوشته شده در یک شنبه 5 بهمن 1393برچسب:دلنوشته پسرک75,ساعت 19:53 توسط javad A| |



قالب جدید وبسایت الون بوی 76